مفاهیم مدیریت کیفیت پروژه چیست؟
اصول مدیریت کیفیت
مدیریت پروژه، در واقع همان مدیریت کیفیت است – به عبارت دیگر کل فرایند برنامهریزی برای تضمین کیفیت اقلام قابل تحویل پروژه در نظر گرفته شده است.
ما قبلاً دیدهایم که چگونه کیفیت با محدودیتهای سهگانه پروژه اداره میشود.
تعدادی از "حقایق" شناخته شده بین المللی در مورد مدیریت کیفیت عمومی (عملیاتی) وجود دارد که به همان اندازه در مورد پروژهها نیزصدق میکند.
این شامل:
پیشگیری درمقابل بازرسی
پیشگیری درمقابل بازرسی یکی از اصول اساسی مدیریت کیفیت مدرن است.
این جمله بیان میکند که کیفیت باید طراحی، برنامهریزی و ساخته شود – نه اینکه بازرسی شود.
به عبارت دیگر، هزینه پیشگیری از اشتباهات بهطور کلی بسیار کمتر از هزینه اصلاح آنها است که با بازرسی شناسایی میشوند.
این اصل با اصل هزینه تغییر (شناسایی انتظارات و تغییرات در ابتدای پروژه بسیار کم هزینهتر است) نیز سازگار است.
رضایت مشتری
رضایت مشتری در واقع درک، ارزیابی، تعریف و مدیریت انتظارات است تا نیازهای مشتری برآورده شود.
در واقع، مهم نیست که شما (به عنوان مدیر پروژه) در مورد کیفیت اقلام قابل تحویل خودچه فکری میکنید. این مشتری است که داور نهایی کیفیت خواهد بود!
ما هنگام صحبت در مورد معیارهای پذیرش این موضوع را تأیید کردیم - این قید مهمی در فرایند برنامهریزی است.
بدیهی است که ما نمیخواهیم انتظارات مشتری را کاهش دهیم. اگرچه به همان اندازه مهم است که از کیفیت بیش از حد نیز، اجتناب کنیم.
مسئولیت مدیریت
تئوری مسئولیت مدیریت نشان میدهد که حتی اگر تحویل به مشارکت همه اعضای تیم پروژه نیاز داشته باشد، مدیر پروژه در نهایت درمورد موفقیت پروژه پاسخگو است.
بنابراین آنچه ما میگوییم این است که، درحالی که همیشه حق با مشتری است، اما وقتی پروژه اشتباه پیش میرود همیشه مقصر شما هستید!
اگرچه این ممکن است کمی سختگیرانه به نظر برسد – بهویژه هنگامی که عوامل زیادی خارج از کنترل مدیر پروژه باشد – برای همین است که بر اهمیت مطلق برنامهریزی دقیق و مدیریت ریسک در حد تحمل سازمانی بسیار تاکید میکنیم.
آیا میتوانید کیفیت بیش از حد داشته باشید؟ بله، چنین چیزی وجود دارد!
بعضی اوقات ما اين عمل را روکش طلا میگوييم، به عبارت ديگر، ويژگیهايی را به خروجی خود اضافه میکنيم که مشتری آنها را درخواست نکرده است و یا نيازی به آنها ندارد.
از آنجا که این ممکن است گاهی از نظر استراتژیک مطلوب باشد (برای مثال ایجاد یا برقراری رابطه مثبت با مشتری)، توجه داشته باشید که در سرزمین محدودیتهای سهگانه، بهبود کیفیت به صرف زمان، هزینه و / یا محدوده میانجامد.
کنترل کیفیت محصول
.تعدادی معیار مختلف وجود دارد که ما هنگام توصیف کیفیت اقلام قابل تحویل پروژه یا کار پروژه استفاده میکنیم، که هرکدام دارای معنی بسیار خاصی هست
رتبه
کیفیت و رتبه یکسان نیستند.
درحالی که همیشه یک کار یا خروجی پروژه که نمیتواند الزامات کیفیت را برآورده کند یک مشکل محسوب میشود، اما رتبه پایین ممکن است ما را دچار مشکل نکند.
به عنوان مثال، یک محصول نرمافزاری میتواند از کیفیت بالایی برخوردار باشد، به ایندلیل که نقص آشکاری ندارد و یک کتابچه راهنمای قابل خواندن است اما از درجه پایین، به ایندلیل که فقط تعداد محدودی از ویژگیها را دارد.
این ممکن است کاملاً قابل قبول باشد. از طرف دیگر، یک محصول نرمافزاری با درجه بالا - با ویژگیهای بی شمار - اما با کیفیت پایین - با نقصهای بسیار، و مستندات ضعیف سازمان یافته کاربر - مطلوبیت کمتری دارد.
دقت، درستی
منظوراز دقت، مقادیر اندازه گیریهای مكرر بصورت خوشهای است و میتواند مربوط به مباحث قبلی حاشیه خطا باشد.
به عنوان مثال، در تولید 1000 بلبرینگ فولادی ممکن است وزن هر بلبرینگ در محدوده 0.1٪± از 500 گرم باشد – که این یک نتیجه بسیار دقیق است.
البته اگر ما به بلبرینگ هایی با وزن 200 گرم نیاز داشته باشیم، این اصلا نتیجه خوبی نیست.
دقت
دقت به این معنی است که مقدار اندازهگیری شده بسیار نزدیک به مقدار ایدهآل یا واقعی است.
در ادامه دادن مثال بلبرینگ، عملکرد بعدی تولید 1000 بلبرینگ ما ممکن است درمحدوده 10٪± از 200 گرم باشد.
از دید مشتری، این عملکرد بسیار دقیقتر است. با این حال، ما دقت قبلی خود را از دست دادهایم.
مستندسازی آنچه مشتری از نظر دقت، درجه و دقت می پذیرد، تا حد زیادی به شفاف شدن محدوده و تأمین انتظارات او کمک میکند.
0